پای درد و دل کلمه ها بنشینیم

تا حالا به این فکر کردین که هر کلمه چقدر حرف برای گفتن داره

اصلأ شده وقت بزارین و پای درد و دلشون بشینین .

راستش یکی از کارهای مورد علاقه من همینه ، یه کلمه را می زارم جلوم و به حرف هاش هم خوب نگاه می کنم و هم خوب گوش می کنم .

می گین چطوری ؟

خوب اگر موافقین اینکار را با هم انجام بدیم .

امروز می خوام برم سراغ کلمه چالش ، کلمه ای که خیلی دوستش دارم و کلی برام هیجان داره.

چالش چها تا حرف حساب داره که هر حرفی کلی معنا را برامون تداعی می کنه .

بریم سراغشون .

” چ”

اولین حرف این کلمه جادویی چه چیزی را به یادتون می اندازه ؟

برای من که کلی سوال طراحی می کنه ، مثل چطور 

چطور به چیزهایی که می خواهم برسم ؟

چطور می تونم زندگی بهتری داشته باشم و خواسته هایم را الویت بندی کنم؟

چطوری یه فهرست درست و دقیق و دست یافتنی و به قولی عملگرایانه برای برنامه زندگی و خواسته ها و کارهایم بسازم .

با چطور می شه کلی جمله کاربردی و مفید نوشت نه؟

اما بریم سراغ حرف بعدی ببینیم اون چی می گه

“ا”

الف حرف بعدی چالشه و اون هم خیلی شنیدنیه

می دونید من را یاد دو کلمه می اندازه که باید کنار هم راه برن و قدم به قدم با هم جلو برن تا به چیزی و جایی که می خوان برسن .

اما اون دو کلمه اهداف و اقدام  هستند 

چالش ما را به اهدافمون اشنا می کنه یا یه جوری جلوی ترس و تردید ما در مقابل اونها می ایسته و اقدام هم که فقط کافیه دستش را بزاره تو دست اهداف درست و تعیین شده دیگه کار تمومه ، باور کنید .

اما بریم سراغ حرفی که تو دل چالش نشسته درست وسط وسطش .

“ل”

من را یاد یه کلمه خیلی خواستنی می اندازه لذت .

خوب وقتی من به سراغ چالش رفتم اول از همه چرا ها جلویم قد علم کردند ازشون گذشتم و به چطور ها و چگونگی ها رسیدم و بعد به اساسی ترین و کلیدی ترین رکن زندگیم رسیدم یعنی اهدافی که در مسیر زندگیم نشانه گذاری کرده بودم و بهم کمک می کردن مسیر را درست طی کنم و بعد اقدام امد و بهم یاداوری کرد صبر کن و دست من را تو دست هدف ها بزار ، یادت باشه خواستن لزومأ توانستن نیست بلکه انجام دادن است و اینجوری شد که من به حرف سوم رسیدم.

یعنی “ل ” اول لذت .

حرفی که درست وسط چالش نشسته و حسابی خستگی را از تنمون در می کنه و کلی مزه دهنمون را شیرین می کنه .

خوب نوبتی هم باشه باید بریم سراغ اخرین حرف که اتفاقأ حرف اخر را هم می زنه  حرف

“ش”

ش اول کلمه شروع هست ، حرفی که نقطه پایانی است بر همه ترس ها و تردیدها .

اصلأ اگر این حرف نباشه که جالش معنی نداره، انگار نه انگار که این کلمه را می شناختیم.

این حرف به ما می گه شروع کن ، فقط شروع کن و چلو برو .

کافیه قدم اول را برداری قدم های بعدی دیگه خودشون برداشته می شن .

یه ضرب المثل قدیمی می گه : اولین قطره ها که شروع به چکیدن کنند دیگه شر شر شروع می شه .

خوب ، دیدین چالش چقدر حرف های خوبی برای ما داشت .

هر کلمه ای همینطوره فقط کافیه با حوصله بشینیم پای درد و دلش و خوب خوب بهش گوش کنیم

من از حرف های چالش گفتم شما از حرف های چه کلمه ای می گین ؟

منتظرم