من یک معلم هستم

سی و اندی سال از روزگارم را همراه کتاب هایم ،دانش اموزانم ،برگه های امتحانی ،جزوه های درسی و طرح درس ها و خیلی خیلی اموخته ها و ازموده ها طی کردم ،
به دخترانم اموختم و از انها اموختم .
از انها قصه ها شنیدم و برایشان حکایت ها گفتم .
با انها به رویاهایشان سفر کردم و انها را به دنیای باور هایم بردم ،
ما دست همدیگر را گرفتیم و در دور دور فلک چرخیدیم .
و خوش بودیم از این همراهی ،گرچه گاهی خشمی ناگهانی ،اشکی مهار نشدنی ،بعضی در گلو مانده و تردیدی در انتخاب ،از گوشه و کنار سرک می کشید و دلمان را می ازرد و اما نیروهای پیونددهنده ما قدرتمند تر از ان بودند که تسلیم این ریزگردهای هوای حالمان شوند و شاه کلید خوشبختی دستمان بود ،ما عاشق بودیم .
و این قصه من معلم بوده و هست با دانش اموزانی که اکنون سرمایه های ارزشمند زندگیم و هدیه های بی قیمت خدای خوبم هستند و اما
حکایت من با سمتم به عنوان دبیری با سابقه سی و اندی سال در کجا ناابادی به نام وزارت اموزش و پرورش ،
انها می خواهند به من رتبه بدهند ،بر چه اساسی؟ به گفته انها مستندات ،انها از من مدرک می خواهند برای کارهایم کاغذ می خواهند ،
اصلا حرف زدن در باره این تصمیم هم برایم عجیب است !
ولی به انها می گویم این مستندات را از کجا بیاورند ،
من در مقابل انها می ایستم و از پاهایم می خواهم برای حضرات تعریف کنید کیلومترهایی را که دویده اید به دنبال کسب یادگیری بیشتر از این کلاس به ان کلاس ،از این کارگاه به ان کارگاه ،به دنبال تهیه کتاب ،جزوه وسایل کمک و اموزشی و ،…و بعد به دستانم می گویم که شرح دهند ساعت هایی را که نوشتند و نوشتند ،جزوه ،سوال امتحان ،نمونه سوال تمرین ،طرح درس و ….واما چشمانم چه شب هایی که روی هم نرفتند و تا پاسی از شب مشغول تصحیح برگه ها بودند .
و اما سری هم به قلبم بزنید او فریاد خواهد زد از اینکه پر از اندوه شد وقتی من بیشتر وقتم را در خانه به دانش اموزانم اختصاص دادم و از فرزندان خودم غافل ماندم وقتی تمام تعطیلاتم را به دنبال کسب مهارت بیشتر تدریس و پیشرفت در فرایند یاددهی و یادگیری بودم وقتی بعد از این همه سال تلاش صادقانه از من مستندات و مدرک می خواهند برای کارهایی که از بن جان انجامشان داده بودم
این حکایت من است ،نه این سوگ نامه من است بر سر مزار سابقه خدمتم در جایی که جای من نبود ،لایق من نبود .
و اکنون بر سر مزار تمام سال های خدمت صادقانه ام در اموزش و پرورش نشسته ام و بر روی سنگ سخت ان می نویسم
من یک معلم هستم ،عاشق دانش اموزانم و همین برای من کافی است
بقیه اش حرف گزافه هست ،نه رتبه شان را می خواهم و نه هیچ وقت توقع قدردانی از انها را که اسم مسوول اموزش و پرورش بر خود گذاشته اند را دارم
شما را به خیر و من را به سلامت.
مریم مشایخی